به نظر شما اعتماد به نفس چیه؟

قانون جذب چه ارتباطی با اعتماد به نفس داره؟



اکثر مردم فکر می کنن که اعتماد به نفس یعنی اطمینان داشتن به توانایی خود در انجام دادن کارها .اگه نگرش شما از اعتماد به نفس، این باشه پس شما زمانی که کاری رو انجام میدید نسبت به خودتون احساس خوبی دارید و زمانی که کاری انجام نمیدید، احساس بدی دارید و با قانون جذب هم احساس بدتری رو جذب می کنید. یعنی اگر شما فروشنده خوبی هستید، فقط زمانی که محصولتون رو می فروشید احساس خوبی دارید و زمانی که نمی فروشید احساس بدی دارید.پس در واقع احساس خوب شما در زمان محدودی ، وجود داره و همیشگی نیست. این در واقع اعتماد به نفس نیست، اعتماد به نفس زمانی وجود داره که همیشگی باشه چه زمانی که کار می کنید و چه زمانی که کار نمی کنید و تنها هستید.




اگر اعتماد به نفس به دلیل به دست آوردن پول یا چیز خاصی می بود پس باید آن پول یا چیز خاص، احساس اعتماد دائمی و پایداری رو در شما بوجود می آورد ولی اعتماد به نفس چیزی فراتر از این چیزهاست.



اعتماد به نفس واقعی، هیچ ربطی به رویدادهای زندگی شما یا به خاطر چیزهایی که انجام می دهید نداره بلکه یک حس درونی هست نسبت به توانایی شما که شما رو قادر می سازه تا تصمیمی که گرفتید رو انجام بدید.


در اینجا سه عامل رو که موجب تضعیف اراده شما میشه و در نتیجه اعتماد به نفس شما رو پایین میاره نام می برم:



1 - زمانی که دست از تلاش برای رسیدن به آرزویی بردارید ، زمانی هست که اعتماد به نفس شما ضعیف شده و در اینجاست که به خودتون اطمینان و اعتماد ندارید.



زمانی که شما به خودتون میگید که : \" فکر نمی کنم از پس اون کار بربیام \" در واقع دارید به خودتون میگید که: \" برای رسیدن به اهدافم به خودم اعتماد ندارم.\" اعتماد داشتن به خود یعنی: \" به خودم اطمینان دارم و با وجود موارد نگران کننده ، تسلیم نمیشم تا به خواسته ام برسم.\"

مثلا \" مردی که با فروش مرغهای سوخاری اش میلیاردر شد \" ، وقتی این مطلب را راجع به او می خونید فکر می کنید که او چه شانسی داشت !! او دقیقا در زمان درست و مکان درست قرار داشت !! ولی آنچیزی که راجع به او تا به حال نشنیده اید اینه که او اشتباهات زیادی مرتکب شد – بارها مجبور شد تا از نو شروع کند – بارها در سرمایه گذاری اشتباه کرد و بارها فکر کرد که هیچوقت مشکلاتش را پشت سر نمی گذارد ، ولی به خود اطمینان داشت ، او مطمئن بود که دست از تلاش نمی کشد !!!



2 – آیا خودت رو به صورت مشروط دوست داری؟

آیا فقط در زمانهای خاصی در مورد خودت احساس خوبی داری؟



کسانی که اعتماد به نفس پایینی دارند فقط در مواقعی که موفق می شوند احساس خوبی درمورد خودشان دارند به عبارت دیگر نسبت به خودشان احساس خوبی دارند اگر شرایط دلخواه خود را ایجاد کنند ، وباز به این نتیجه می رسند که حتی بعد از بوجود آوردن شرایط دلخواه، باز هم احساس بدی را تجربه می کنند زیرا اعتماد به نفس کمی دارند. با این کار ، شما دوست داشته شدن خودتان را مشروط به عبور از موانع متعدد می کنید .مثل این است که کسی به شما بگوید: \" اگر وزنت را کم کنی با تو ازدواج می کنم !!\" اگر کسی با شما اینطور رفتار می کرد عصبانی میشدید درست نیست؟؟ در حالی که عده ای از مردم بارها و بارها با خودشان این کار را انجام می دهند و قانون جذب هم همونها رو میده.



3 – عمدا اعتماد به نفس خودت رو تخریب می کنی !!



اگر شما داشتن احساس خوب در مورد خودتون رو به تعویق می اندازید یعنی خودتون رو عمدا تخریب می کنید.

تمرینی که در اینجا ارائه میشه به شما کمک می کنه تا به تمام روشهایی که انجام میدید تا احساس بی ارزشی کنید، پی ببرید :

ادامه این جملات رو کامل کنید:

من راجع به خودم احساس خوبی دارم اگر ......

من واقعا راجع به خودم احساس خوبی دارم اگر ......

من هنگامی نسبت به خودم احساس خوبی دارم که ...... رو انجام بدم.



این فکر رو : \" وقتی واقعا احساس خوبی به خودم دارم اگر .... \" رو با این جمله : \" همین حالا نسبت به خودم احساس خوبی دارم چون ...... \" عوض کنید.

زمانی اعتماد به نفس شما افزایش پیدا می کنه که احساس بهتری نسبت به خودت داشته باشی و زمانی احساس بهتری داری که خودت رو ارزشمند بدونی و دوست داشتن خودت رو مشروط نکنی !!!

تو استحقاق بهترینها رو داری و لیاقت اون رو داری که همین الان احساس خوبی نسبت به خودت داشته باشی و هر لحظه که به خاطر موقعیت کنونی خودت ، به خودت می بالی ، به خودت قدرت میدی تا قدم بعدی رو به سمت موفقیت برداری.

قانون جذب

افزایش اعتماد به نفس خوب است،اما مگر راه اشتباهی هم وجود دارد برای رسیدن به این هدف؟یکی از روش‌های شناخت درست روش‌های درست انجام یک کار،شناختن روش‌های اشتباه انجام آن کار است تا خودمان به دام آن اشتباهات اسیر نشویم
با شناخت اشتباه‌ترین روش‌های افزایش اعتماد به نفس می‌توانیم به از راه‌حل‌های درست به افزایش اعتماد به نفس خود بپردازیم.اولین مورد از اشتباه ترین روش های افزایش اعتماد به نفس :گوسفند فرض کردن دیگراناولین مورد از اشتباه‌ترین روش‌های افزایش اعتماد به نفس این است که دیگران را گوسفند فرض کنیم،

این مورد در برخی آموزش‌های غلط سخنرانی هم مشاهده می‌شود اما واقعاً این پیشنهاد را که دیگران را گوسفند فرض کنیم تا خودمان اعتماد به نفسمان افزایش پیدا کند کار درستی است؟
به نظرتان با این روش پیش رفتن جز اعتماد به نفس کاملاً اشتباه چیزی به انسان اضافه می‌کند؟
فرض کنید شخصی که دیگران را گوسفند فرض می‌کند روابط دوستی و خانوادگی‌اش چگونه است؟ آیا می‌شود با این فرد ارتباط برقرار کرد؟
می‌شود با فردی دوست شد که دوستش را گوسفند فرض می‌کند؟ قضاوت با خودتان استدومین مورد از اشتباه ترین روش های افزایش


اعتماد به نفس:تخریب دیگراندومین روش نادرست برای افزایش اعتماد به نفس تخریب دیگران جلوی جمع است.در توصیه‌هایی که به آن فرد سؤال‌کننده شده بود،یکی از پاسخ‌ها بسیار جالب بود در نوع خودش و البته بسیار نادرست هم بود.

این‌که فردی را که از شما اعتماد به نفس بیشتری دارد را جلوی جمع دوست و فامیل ضایع کنیم تا او اعتماد به نفسش کاهش یابد و اعتماد به نفس خودمان افزایش یابد.یکی از روش‌های غیراخلاقی و نادرست همین
موضوع است،به‌جای تخریب دیگران بیاید خودمان را تقویت کنیم.

این‌که بخواهیم دیگران را تخریب کنیم مثل این است که بگویم حالا که تو بالاتر از من هستی من تو را تخریب می‌کنم،به‌جای رشد دست به تخریب نزنیم.

حتماً شما هم در جمع کسانی را دیده‌اید که این عادت زشت را دارند،اگر دوست دارید می‌توانید در قسمت نظرات برای ما بنویسید که نحوه‌ی برخوردتان با این افراد چطور است؟
سومین مورد از اشتباه ترین روش های افزایش اعتماد به نفس:انتقاد از بزرگانسومین روش نادرست برای افزایش اعتماد به نفس انتقاد از بزرگان است.

شب قبل با تعدادی از دوستان اهل آموزش در یک باغ در مورد ایده‌ها و اساتید موفق کشور صحبت می‌کردیم که یکی از دوستان شروع به انتقاد از یکی از اساتید موفق کشور کرد، انتقادی که به‌هیچ‌وجه وارد نبود.راستش را بخواهید بزرگان را نباید نقد کرد،البته زمانی که مبتدی هستیم،مثلاً بارها این مورد را در مورد اهالی هنر می‌بینیم که(آن‌هایی که تازه‌وارد این عرصه شده‌اند)که بزرگان را به انتقاد می‌گیرند.

این روش شاید مقطعی اعتماد به نفس شمارا زیاد کند اما شمارا از مسیر یادگیری دور می‌کند.مثلاً اگر کسی از علی دایی نقد کند و با این کار اعتماد به نفس بالایی پیدا کند آیا این کار به نفع خودش است؟یا این‌که بررسی کند و نقاط مثبت و پشت‌کار و عشق به شغل و هوش مالی را از دایی یاد بگیرد؟(البته به بزرگان هم انتقاد وارد است اما اجازه
دهید بزرگان و متخصصان هر رشته،فعالین آن رشته را نقد کنند.)

باید سعی کنیم از افراد بزرگ و حرفه‌ای درس بگیریم نه این‌که آن‌ها را به باد انتقاد بگیریم.چهارمین مورد از اشتباه ترین روش های افزایش اعتماد به نفس:استفاده از ابزار ظاهریاستفاده از ابزار ظاهری مانند شیک لباس پوشیدن و به‌ظاهر خود رسیدن جزو کارهایی است که هم لازم است و هم به انسان اعتماد به نفس می‌دهد.این‌که شما برای یک جلسه‌ی کاری صورت خود را مرتب کنید یا کمی آرایش کنید مشکلی ندارد اما اگر وابسته‌ی این موارد ظاهری شوید،باخته‌اید.باید شیک باشید و مرتب اما نباید خودتان را برای شیک و مرتب بودن به‌سختی بیندازید.افرادی را می‌شناسم که به‌سختی پول جمع می‌کنند تا لباس‌های برند بخرند،پول قرض می‌کنند تا لباس برند بخرند یا از آن بدتر پول قرض می‌گیرند تا ماشین مدل‌بالاتری سوار شوند.این‌که بخواهید اعتماد به نفس خودتان را به عوامل بیرونی گره بزنید به خودتان ضربه می‌زنید،البته عوامل بیرونی در افزایش اعتماد به نفس تأثیر مثبتی دارند.اما نباید گرفتار آن‌ها شوید.

مثلاً فردی را می‌شناسم که می‌گفت تا وقتی بهترین نوع ست لباس را انتخاب نکنم از خانه بیرون نمی‌رم.خوب این موارد جلوی پیشرفت خودتان را می‌گیرید. به‌طورکلی در زندگی هر چیزی از تعادل خارج شود جلوی زندگی سالم و درست را می‌گیرد.پنجمین مورد از اشتباه ترین روش های



افزایش اعتماد به نفس:بیش‌ازحد دانستناحتمالاً شما هم افرادی را می‌شناسید که اطلاعات زیادی دارند اما به دانش و اطلاعات خود عمل نمی‌کنند؟
حستان نسبت به این افراد چگونه است؟
اگر شما هم در زمینه‌ای دچار انباشت اطلاعات شوید و آن‌قدر در آن زمینه آموزش ببینید اما برنامه‌ای برای عملی کردن آموزش‌های خود نداشته باشید حستان نسبت به خودتان بد می‌شود و کم‌کم اعتماد به نفس و عزت‌نفس خودتان را از دست می‌دهید. راه‌کار چیست ؟میگویید دیگر آموزش نبینیم؟نه اصلاً،آموزش دیدن یکی از بهترین سرمایه‌گذاری‌های برای تمام عمر انسان است.اگر کتاب نخوانید و آموزش نبینید چطور
می‌خواهید پیشرفت کنید؟

اما باید خواستان به نکته‌ای باشد که صرف کتاب خواندن و آموزش دیدن نمی‌توان موفق شد و باید دانشی را که کسب می‌کنید برنامه‌ای برای عملی کردن آن داشته باشید.شاعران بزرگ کشورمان به‌خوبی این مطلب
را بیان کرده‌اند:

فردوسی: بزرگی سراسر به گفتار نیست دو صد گفته چون نیم کردار نیستسعدی: سعدیا گر چه سخن¬دان و مصالح¬ گویی
به عمل کار برآید به سخن‌دانی نیستباید برنامه‌ی اجرایی برای آموزش‌هایی که می‌بینیم داشته باشیم،برای روشن‌تر شدن این موضوع می‌توانید به مصاحبه‌ی من با محمد پیام بهرام پور مراجعه کنید.
سورس:
علی محمدیان